قدم هایی برای خودسازی یاران امام زمان (عج)

قدم هایی برای خودسازی یاران امام زمان (عج)🌷قدم هایی برای خودسازی یاران امام زمان (عج)

 🦋قدم اول: نماز اول وقت
 🦋قدم دوم:احترام به پدرومادر
 🦋قدم سوم:قرائت دعای عهد
 🦋قدم چهارم: صبر در تمام امور
🦋قدم پنجم:وفای به عهدباامام زمان(عج)
🦋قدم ششم:قرائت روزانه قرآن همراه بامعنی
🦋قدم هفتم:جلوگیری ازپرخوری وپرخوابی
🦋قدم هشتم: پرداخت روزانه صدقه
🦋قدم نهم:غیبت نکردن
🦋قدم دهم:فرو بردن خشم
🦋قدم یازدهم:ترک حسادت
🦋قدم دوازدهم:ترک دروغ
🦋قدم سیزدهم:کنترل چشم
🦋قدم چهاردهم:دائم الوضو

فضائل علی  علیه السلام را بنویسد پیوسته فرشتگان  برای او طلب آمرزش می کنند

پیامبر اکرم صلی الله علیه واله:
هر کس فضیلتی از فضائل علی  علیه السلام را بنویسد پیوسته فرشتگان  برای او طلب آمرزش می کنند مادامی که اثر آن نوشته باقی بماند و هرکس فضیلتی از فضائل علی علیه السلام را گوش دهد خداوند گناهانی را که از او به واسطه گوش دادن به محرمات سرزده بیامرزد و هرکس در  نوشته ای از فضائل علی علیه السلام را نظرکند خداوند گناهانی را که از او به علت نگاه کردن در محرمات مرتکب شده است می آمرزد

📚امالی صدوق مجلس۲۸ ح۹
کشف الغمه ج۱ ۱۴۸

مائ الشعیر


حکم_حرمت_ماءالشعیر

✔️درچند روایت ازدمعصوم علیهم السلام حکم روایی ماءالشعیر ( #فقاع ) که به حرمت قائل هستند راببینید👇...


‼️ابتدا معنای فقاع‼️

چیـــزی است که آشــــامیده می شود و فقــــط از #عصاره جــو (ماءالشعیر)گرفته می شـــود و #مست کننده(تغییر دهنده عقل) نیست اما احادیثی در نهی از آن وارد گردیده؛ و گفته شده به دلیل 👈کفی که در بالای آن قرار می گیرد فقّاع(کف دار) نامیده می شود.

‼️ #احادیث_نهی_فقاع‼️

🔹فضل بن شاذان براى ما روایت كرد كه گفت: از امام رضا علیه السلام شنيدم كه ميفرمود: چون سر امام حسين علیه السلام  را بسوى شام بردند، يزيد- لعنه الله- فرمان داد تا آن را در محلى نهادند، و سفره ه‏ایی بر آن نصب كردند، پس او و يارانش بدان سو آمدند، و بخوردن طعام و نوشيدن فقاع (آب جو) مشغول شدند، و چون از كار خوردن و نوشيدن بپرداختند فرمان داد تا آن سر مطهر را در طشتى زير تختش نهادند و رقعه شطرنجى به روى آن گستردند، و يزيد- لعنه الله- بنشست و به بازى #شطرنج و گفتگو از حسين بن على و پدرش و جدش(و تمسخر با ذكر ايشان سرگرم شد) ، و هر زمان كه در #قمار از حريف خود می بُرد ظرف فقاعى را ميگرفت و سه نوبت مينوشيد، و آنگاه باقى مانده آن را در كنار #طشت بر زمين ميريخت، پس هر كس كه از شيعيان ما باشد، ميبايد از نوشيدن فقاع و بازى شطرنج خوددارى كند، و هر كس كه به فقاع يا به شطرنج بنگرد ميبايد حسين صلوات الله علیه و آله( را بياد آورد، و يزيد و آل زياد را لعن كند كه خداوند عز و جل در برابر اين عمل گناهان او را، اگر چه به شماره ستارگان باشد محو ميكند.

‼️(بعد از این روایت لعنت برکسی که فقاع بنوشد وشطرنج بازی کند)‼️


🔹سليمان بن جعفر جعفرى از امام رضا عليه السلام درباره فقاع‏ پرسيد؟؟؟؟

🔸امام عليه السلام فرمود: آن شرابى است ناشناخته!
پس آن را ننوش! اى سليمان! اگر خانه (كشور)يا حكومت در اختيار من بود، فروشنده‏ اش را میكشتم و نوشنده ‏اش را تازيانه میزدم.

(📚اصول کافی422/6)


🔹عمار بن موسی گفت: از امام صادق علیه السلام  در مورد فقاع پرسیدم؛
🔸فرمود:👈 خمر است.

(📚اصول کافی 422/6)

🔹حسن بن جهم و ابن فضّال گویند:از امام صادق درباره آب جو پرسیدیم؟!؟؟

🔸حضرت فرمودند:حرام است و آن شرابی ناشناخته است و بر خورنده آن،حد شراب خوار است.

(📚اصول کافی 423/6)

🔹زکریا ابی یحیی گوید:در نامه ای از امام کاظم درباره آب جو پرسیدم و آن را برای ایشان توضیح دادم.!!!

🔸حضرت فرمودند:آن را ننوش.

👈من دوباره سوال خود را بیان کردم و هر دفعه توضیح دادم که آب جو چگونه به دست می آید.

🔸فرمودند:آن را ننوش و درباره آن به من مراجعه نکن.

(📚اصول کافی424/6)

🔸امام رضا علیه السلام فرمودند:
و بدان که هر نوع از انواع نوشیدنی هایی که عقل را تغییر نمی دهند( #مسکر نیستند)، باکی بر فراوان آشــامیدن آنها نیست، به غیر از فقّاع که به علتی غیر از این، صــــراحتاً از آن نهی گردیده است.

(📚الفقه المنسوب الامام الرضا علیه السلام)


❌امام رضا علیه السلام فرمودند.:
برای نوشنده ماءالشعیر همان حد خمر جاری می شود و فرمودند فقاع، خمری است که مردم آنرا کوچک شمردند(و گفتند خوردنش اشکال ندارد!)❌


🔹زکریا بن آدم گوید:از امام کاظم صلوات الله علیه و آله درباره چکیدن قطره ای از شراب یا نبیذ مست کننده در دیگی که در آن گوشت و خورش فراوان است،سوال کردم!!!

🔸فرمودند:خورش را باید یا دور بریزی و یا به اهل ذمّه و یا سگان خوراند ؛ ولی گوشت را بشور و بخور.

🔹عرض کردم:اگر در آن دیگ خون بچکد؟؟؟

🔸فرمودند:ان شاءالله آتش خون را از بین می برد.

🔹عرض کردم:اگر شراب نبیذ یا خون در غذای مخلوطی بچکد؟چه حکمی دارد؟

🔸فرمودند : فاسد می شود.

🔹عرض کردم:می توانم آن را به یهودیان و مسیحیان بفروشم و بر ایشان توضیح دهم؟زیرا آنان نوشیدن را حلال می دانند.؟!

🔸فرمودند : آری میتوانی این کار را انجام دهی.

‼️👇‼️👇‼️👇‼️

🔹عرض کردم: و فقاع؛ آن هم به این منزله هست وقتی چیزی از آن بچکد؟!، فرمودند من کراهت دارم از این که آن را بخورم وقتی چیزی از آن فقاع برغذایم بچکد.

(📚اصول کافی422/6)


✔️هیچ کسی نمیتواند حکم حرمت این حرام مسلّم الهی را تغییر دهد، اما برخی بر خلاف نصوص و بر خلاف واقع علت حرمت را مسکر بودن این نوشــابه حرام غیر مسکــر، و آنرا مربوط به درصد اندک الکل موجود در آن اعلام کرده،

😳و بر اسـاس این قیاس مع الفارق چنین استدلال می کنند که هر گاه در مراحل ســـاخت آن تولید همین مقدار اندک الکل را متوقف کنند، آبجوی آنها حلال گشتـه و می تواند با نام ماءالشعیــر به بازار عرضه گردیده و آشـــامیده شــــود، در حالیکه طبق آنچه که توضیح داده شد بطلان این استدلال و فاسد بودن آن بسیار واضح بوده وحلال وحرام الهی با این رای وگمان وقیاس مجتهدین تغییر نمی یابد.ک

روح ادمی حرام است

👌بر روح آدمی حرام است که از بدنش خارج شود مگر ...

◾️و عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ، عَنِ الْبَاقِرَينِ صلوات الله علیهما قَالا:
حَرَامٌ‏ عَلَى‏ رُوحٍ‏ أَنْ تُفَارِقَ جَسَدَهَا حَتَّى تَرَى مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً صلوات الله علیهم بِحَيْثُ تَقرُّ عَيْنُهَا .

حضرت امام باقر و امام صادق صلوات الله علیهما فرمودند:

🔸بر روح آدمی حرام است که از بدنش جدا شود ، مگر آنکه پنج تن را ببیند : محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین صلوات الله علیهم ، و طوری می بیند که چشم آدمی روشن می گردد.




📚الفصول المهمة في أصول الأئمة
(تكملة الوسائل) 1/319

هر کس ولایت امیرمومنان علیه السلام را در غدیر انکار کرد شبیه ابلیس است

مام‌ رضا علیه السلام ‌فرمودند :

" مومنین در پذیرش ولایت امیرمومنان علیه السلام در غدیر خم مانند فرشتگان‌هستند

که بر آدم ‌سجده نمودند و هر کس ولایت امیرمومنان علیه السلام را در غدیر انکار کرد شبیه ابلیس است "



📚 مصادر روایت 1٥

شتر عایشه درجنگ بصره که معروف جنگ جمل

‌اماشترعائشه،آن شتریست که عائشه در جنگ بصره،که معروف بجنگ جمل است برآن شتر سواربود،وآن شتررا صاحبش آورده بوددرمدینه بفروشد،وقتیکه عمرخطاب به جنگ پادشاه عجم میفرستاد-سلمان فارسی هروقت آن شتررا میدیدسنگ برمیداشت براومیزد(فقال الجمال ماترید من هذه البهیمه)
ساربان میگفت:ای سلمان تومردی نبودی بی سبب وجهت این حیوان را چرامیزنی؟
سلمان میفرمود:
این بهیمه(حیوان)نیست،این شترجنی وشیطانیست که نام او عسکربن کنعان است،من میشناسم -اینجا کسی شتررا خوب نمیخرد،ببراورا به حواب ،آنجا به هرقیمت بخواهی ازتومیخرند-این شتر را آن شتربود تازمانیکه عائشه را از مکه برگشت وطلحه وزبیر اورا فریفتند که عائشه طلب خون عثمان کند-گفتندبایدبرویم دربصره از آنجاجمعیت برداریم وبرویم باعلی(سلام الله علیه)جنگ کنیم!آمدندخواستند شتری برای هودج ومحمل عائشه بخرند که از شتران قوی وبلندونمودار باشدهمین عسکربن کنعان را آوردند عائشه دیدوپسندید-صاحبش تعریف شتر میکرد من قوت وشدت خواست برساند که معلم است تربیتش کرده ام ،صدای زنی میباید -صدازد عسکرعسکرشتردوید رفت نزد صاحبش -عائشه همین که اسم عسکر را شنید گفت برگردانید اورا من براین شتر سوارنمیشوم،گفتند بهترازاین شتربهم نمیرسد-
عائشه گفت:
پیغمبر(صل الله علیه وآله)مرااز سواری این شترمنع فرموده چون شتری به آن خوبی نیافتندجل وجهاز وقلاده وافسار وزانو بند وسایر اسبابش تغییردادندوبه عائشه دادند وسوارشد...
مجمع النورین خطی ص76و77

مدح_حضرت_ابوتراب

مدح_حضرت_ابوتراب
***
ای دل زِ همه بهتر، با مِهر علی سازیم
جان در رَه این مقصود مردانه در اندازیم
باشیم گدای او بر جمله سر افرازیم
در حلقه مستانش، با نغمه هم آوازیم
هر کس به کسی نازد ما هم به علی نازیم
***
از دفتر عشق او حرفی به ولا خواندیم
دیدیم جمالش را لا حول و لا خواندیم
زین آیت رحمت ما الا الله و لا خواندیم
توحید سرایانیم گوینده ی این رازیم
هر کس به کسی نازد ما هم به علی نازیم
***
تسبیح و نماز و صوم مَر مردم مسجد را
دیر و حرم و کعبه هم زائر و قاصد را
جنات و قصور و حور؛  مَر عابد و زاهد را
با مهر و مَه رویش با حور نپردازیم
هر کس به کسی نازد ما هم به علی نازیم
***
ما را سر کویش، از کون و مکان خوشتر
دیدار مه رویش از هر دو جهان خوشتر
زنده شده از بویش هم از دل و جان خوشتر
خود از رخ این معنی ما پرده براندازیم
هر کس به کسی نازد ما هم به علی نازیم
***
ما خاک نشینان را منگر تو حقیر و پست
با یاد خدا شُستیم از جمله ی هستی دست
از جام هوالباقی گشتیم خراب و مست
از فرط نشاط و عشق چون مرغ بپروازیم
هر کس به کسی نازد ما هم به علی نازیم
***
هر چند فقیرانیم فخر همه شاهانیم
در مملکت امکان شاهنشه و سلطانیم
در پیروی مولا، ما گوش بفرمانیم
گر بنده یزدانیم لیک از همه ممتازیم
هر کس به کسی نازد ما هم به علی نازیم
***
ای ساقی جانانه مِی دِه دو سه پیمانه
تا باز کِشیم از دل،  ما نعره ی مستانه
ای مطرب فرزانه، زان دلبر یکدانه
بر خوان دو سه افسانه تا با تو بیاغازیم
هر کس به کسی نازد ما هم به علی نازیم
***
ذکر دل ما بنده،  دان ناد علی باشد
طاعت که بُود مقصود، آن یاد علی باشد
هستی که به بود آمد از داد علی باشد
ما کفر نمی گوئیم افسانه نمی سازیم
هر کس به کسی نازد ما هم به علی نازیم
***
☆ مَنْ كُنْتُ مَوْلاه فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاه ☆

کانال مولا امیرالمؤمنین علیه‌السلام

حزب علی(علیه السلام) حزب خداست

رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمودند:

حزب علی(علیه السلام) حزب خداست و حزب دشمنان علی(علیه السلام) حزب شیطان است.

از کُتب مخالفین قندوزی حنفی در ینابیع الموده؛ ص ۵۵.

براي ما حرمي است و آن قم است...


براي ما حرمي است و آن قم است...

امام صادق عليه السلام فرمودند:

(عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكَّةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِينَةُ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدْفَنُ فِيهِ امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِي تُسَمَّى فَاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ؛)

خدا را حرمي است و آن مكه است، پيامبر را حرمي است و آن مدينه است، اميرالمومنين را حرمي است و آن كوفه است و براي ما حرمي است و آن قم است و در آن خانمي از فرزندان من به نام فاطمه دفن خواهد شد، هركس وي را زيارت كند پاداشش بهشت خواهد بود.

بحارالأنوار ج : ۹۹ ص : ۲۶۶

☆ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاه ☆

کسي که فاطمه معصومه را زيارت کند

امام رضا عليه السلام فرمودند:

«مَن زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الجَنَّة»

کسي که فاطمه معصومه را زيارت کند، در حالی که حق او را بشناسد، بهشت برای او است.

بحارالانوار، ج۱۰۲، ص۲۶۶.

پیامبراکرم(ص) یکصدو بیست مرتبه معراج نمود

فضائل

پیامبراکرم(ص) یکصدو بیست مرتبه معراج نمود، و در هر یک از آنها خدای متعال او را به ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام توصیه فرمود، بیش از آنکه به واجبات سفارش می‌فرمود.

به فرزندان خود محبّت على عليه السلام را عَرضه بداريد.

به فرزندان خود محبّت على عليه السلام را عَرضه بداريد...


شيخ صدوق رَحِمَهُ الله در كتاب «علل الشرايع» از جابر نقل مى كند كه گفت: با عدّه اى در منى همراه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم بوديم ناگهان شخصى توجّه ما را به خود جلب كرد، او گاهى سجده مى نمود و گاهى ركوع مى كرد ومشغول ناله و تضرّع بود. گفتيم: اى رسول خدا ؛ چقدر نمازش نيكو است. فرمود: او همان است كه پدر شما را از بهشت بيرون نمود.

پس على عليه السلام بى مبالات به طرف او رفت و او را گرفته حركت شديدى داد به طورى كه دنده هاى راست و چپش درهم فرو رفت و فرمود: إن شاء اللَّه تو راخواهم كشت.
او گفت: تا آن مهلتى كه خداوند به من داده است پايان نپذيرد و آن وقت معلوم نرسد اين كار را نمى توانى كرد، وچرا مى خواهى مرا بكشى؟

به خدا قسم دشمنى نمى كند كسى با تو مگر اينكه نطفه من قبل از نطفه پدرش وارد رحم مادر او شده است، و با دشمنان تو در اموال و اولاد آنها شركت دارم، و اين فرمايش خداوند تبارك و تعالى است: «وَشارِكْهم فِي الأمْوالِ وَالأوْلاد» [۱] . پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:

«يا عليّ لايبغضك من قريش إلّا سفاحيّ، ولا من الأنصار إلّا يهوديّ، ولا من العرب إلّا دعيّ ولا من سائرالناس إلّا شقيّ، ولا من النساء إلّا سلقلقية - وهي الّتي تحيض من دبرها -»

اى على؛ با تو دشمنى نمى كند از قريش مگر كسى كه ازدواج او بدون عقد بوده است و از انصار مگر كسى كه اصلش يهودى بوده است، و از طايفه عرب مگر كسى كه نسب او صحيح نيست، و از مردمان ديگر مگر كه گمراه و بدبخت است، و از زنان مگر كسى كه از پشت حيض شود.
بعد آن حضرت سر را به آرامى به طرف سينه مباركش پائين آورد و مدّتى سكوت كرد، سپس سر را بلند كرده و فرمود:

«معاشرالناس، أعرضوا أولادكم على محبّة عليّ.»
اى گروه مردمان ؛ به فرزندان خود محبّت على عليه السلام را عرضه بداريد.
جابر بن عبداللَّه گويد: ما دوستى اميرالمؤمنين عليه السلام را بر فرزندان خود عرضه مى كرديم، هر كدام از آنها على عليه السلام را دوست داشت مى فهميديم كه فرزند خود ما است، و آنكه آن حضرت را دوست نداشت به خود نسبتش نمى داديم. [۲]

----------------------------
[۱]- سوره اسراء، آيه ۶۶.
[۲]- علل الشرايع: جلد۱، صفحه ۱۲۴، حدیث ۷؛ مدينة المعاجز: جلد ۲، صفحه ۲۱۵؛ بحار الأنوار: جلد۲۷، صفحه۱۵۱، ح۲۰؛ و جلد ۳۹، صفحه۱۷۴، ح۱۶؛ و جلد۶۳، صفحه ۲۳۶، ح۸۰؛ ترجمه کتاب نفیس (القطره): قطره ای از دریای فضایل اهل بیت علیهم السلام - اشاره - جلد۱، صفحه۲۱۹.

☆ مَنْ كُنْتُ مَوْلاه فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاه ☆

اَنَا ذلك الكتاب لاريب فيه»

قالَ اميرالمؤمنين علیه السلام:

« اَنَا ذلك الكتاب لاريب فيه»

منم آن كتاب كه در آن هيچ شك و ترديدي نيست،(يعني قرآن).

از کُتب مخالفین؛ کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۴۱.
.

بدان وقت جان كندن و لحظه احتضار مرا مى‌بينى


بدان وقت جان كندن و لحظه احتضار مرا مى‌بينى...

شيخ مفيد رَحِمَهُ الله در كتاب «امالى» از حارث همدانى نقل مى كند كه گفت: خدمت اميرالمؤمنين عليه السلام شرفياب شدم، حضرت فرمود:
اى حارث ؛ چه باعث شده اينجا آمدى؟
عرض كرد:
حُبّي لك يا أميرالمؤمنين.
محبّت و دوستى شما مرا به اينجا كشانيده است.
فرمود: اى حارث ؛ مرا دوست دارى؟
عرض كرد: بلى بخدا قسم اى اميرالمؤمنين.
فرمود:

أما لو بلغت نفسك الحلقوم رأيتنى حيث تحبّ، ولو رأيتني وأنا أذود الرجال عن الحوض ذود غريبة الإبل لرأيتني حيث تحبّ، ولو رأيتني وأنا مارّ على الصراط بلواء الحمد بين يدي رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم لرأيتني حيث تحبّ.


بدان وقت جان كندن و لحظه احتضار مرا مى بينى به گونه اى كه دوست دارى، و اگر مرا ببينى آن وقتى كه از ورود بعضى ازاشخاص به كنار حوض ممانعت مى كنم مانند ممانعت كردن شتران از يك بيگانه [۱] به گونه اى مى بينى كه دوست دارى، و نيز اگر مرا ببينى در حالى كه بر صراط عبور مى كنم و در پيش روى رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم لواء حمد در دست دارم به گونه اى مى بينى كه دوست دارى. [۲]

[۱]: جزرى در كتاب نهايه مى نويسد: اين يك ضرب المثل است براى دور كردن بيگانگان، زيرا شتر هنگامى كه كنار آب مى رسد اگر بيگانه اى وارد شود با اوبرخورد مى كند و او را دور مى كند تا آنكه بيرونش كند.
[۲]: امالى طوسى: ۴۸ ح ۳۰ مجلس ۲، كشف الغمّة: ۱۴۰/۱، بحار الأنوار: ۱۵۷/۲۷ ح ۲، و ۲۶۹/۳۹ ذيل ح ۴۳، بشارة المصطفى: ۷۳، إرشاد القلوب: ۱۳۷/۲.
[ترجمه(القطره): جلد۱،صفحه۲۲۰]

☆ مَنْ كُنْتُ مَوْلاه فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاه ☆

کانال مولا امیرالمؤمنین علیه السلام

همه یک قدم پیش گذاشتند سپس...

ابوسعید ابولخیر در مسجدی سخنرانی داشت. مردم از تمام اطراف روستاها و شهرها امده بودند.جای نشستن نبود و بعضی ها در بیرون نشسته بودند. شاگرد ابوسعید گفت: تو را به خدا از آنجا که هستید یک قدم پیش بگذارید.

همه یک قدم پیش گذاشتند سپس...

نوبت به سخنرانی ابوسعید رسید. او از سخنرانی خودداری کرد. مردم که به مدت یک ساعت در مسجد بودند و خسته شده بودند شروع به اعتراض کردند. ابوسعید پس از مدتی گفت:

هر انچه که من می خواستم بگویم شاگردم به شما گفت، شما یک قدم به جلو حرکت کنید تا خدا ده قدم به شما نزدیک شود‌.

خدایا …  از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت

خدایا …

از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت

اما شکایتم را پس میگیرم …

من نفهمیدم!

فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد …

گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست ،

معنایش این نیست که تنهایم …

معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت …

با تو تنهایی معنا ندارد !

مانده ام تو را نداشتم چه میکردم …!

دوستت دارم ، خدای خوب من …

زندگيتون پر از حضور خداوند

پیامبر (ص) از شیطان پرسیدند: مسجد تو کجاست؟

پیامبر (ص) از شیطان پرسیدند: مسجد تو کجاست؟ شیطان گفت بازارهایی که پر از غش و تقلب در اموال باشد.
پیامبر خدا(ص) فرمود :با چه کسی هم غذا هستی؟
شیطان گفت:زنان و مردانی که بر سر سفره، نام خدا را نمی برند.
رسول خدا(ص) فرمود:چه کسی پیش تو عزیز است؟
شیطان گفت:کسی که دائم غرق در معصیت است و معصیت را برای لحظه ای تعطیل و رها نمی کند .
حضرت رسول(ص) از شیطان پرسیدند: آیا تو مؤذنی هم داری؟
شیطان گفت: کارگردانان و مطربان شبانه، مؤذن من هستند. حضرت فرمود شکار تو چیست؟
شیطان گفت مردان چشم چران. پیامبر پرسید چه کسی را بیشتر از همه دوست داری؟ شیطان گفت کسی که با اخلاق و زبانش آرامش یک جامعه و خانواده را برهم می ریزد

شیخی را دیدند که در کنار جویی نشسته و بلند بلند گریه می‌کند

روزی شیخی را دیدند که در کنار جویی نشسته و بلند بلند گریه می‌کند. شاگردان شیخ، با دیدن این اوضاع نگران شدند و پرسیدند: استاد، چه شده كه این‌گونه اشك می‌ريزيد؟ آيا کسی به شما چیزی گفته؟ شیخ در میان گریه‌ها گفت: آری، یکی از لات‌های این اطراف حرفی به من زده که پریشانم کرده. همه با نگرانی پرسیدند: مگر چه گفته؟

شیخ در جواب می‌گويد او به من گفت: شیخ ، من همانی هستم که همه در مورد من می‌گویند. آیا تو هم همانی هستی که همه می‌گویند؟! و اين سئوال حالم را عجيب دگرگون كرد.
🌷🌷

روزی خانمی در حال بازی گلف بو

روزی خانمی در حال بازی گلف بود که توپش تو جنگل افتاد. او دنبال توپ رفت و دید که یک قورباغه در تله گیر کرده است.
قورباغه به او گفت : اگر مرا از این تله آزاد کنی سه آرزوی تو را برآورده می کنم .
زن قورباغه را آزاد کرد و قورباغه گفت: متشکرم، ولی من یادم رفت بگویم شرایطی برای آرزوهایت هست؛ هر آرزویی داشته باشی شوهرت 10 برابر آن را می گیرد.
زن گفت: اشکال ندارد !
زن برای اولین آرزویش می خواست که زیباترین زن دنیا شود !
قورباغه اخطار داد که شما متوجه هستید با این آرزو شوهر شما نیز جذابترین مرد دنیا می شود و تمام زنان به او جذب خواهند شد؟
زن جواب داد: اشکالی ندارد من زیباترین زن جهان خواهم شد و او فقط به من نگاه می کند !
بنابراین اجی مجی... و او زیباترین زن جهان شد!
برای آرزوی دوم خود، زن می خواست که ثروتمندترین زن جهان باشد !
قورباغه گفت: این طوری شوهرت ثروتمندترین مرد جهان خواهد شد و او 10 برابر از تو ثروتمندتر می شود.
زن گفت اشکالی ندارد! چون هرچه من دارم مال اوست و هرچه او دارد مال من است.
بنابراین اجی مجی... و او ثروتمندترین زن جهان شد!
سپس قورباغه از آرزوی سوم زن سوال کرد و او جواب داد :
من دوست دارم که یک سکته قلبی خفیف بگیرم!
#داستان_طنز

شیطان به حضرت یحیی گفت : می خواهم تو را نصیحت کنم


شیطان به حضرت یحیی گفت : می خواهم تو را نصیحت کنم !
حضرت یحیی فرمود : من میل ندارم ولی می خواهم بدانم طبقات مردم نزد شما چگونه اند .
شیطان گفت :‌مردم از نظر ما به سه دسته تقسیم می شوند :....
۱) عده ای مانند شما معصومند ، ار آنها مایوسیم و می دانیم که نیرنگ ما در آنها اثر نمی کند
۲) دسته ای هم بر عکس در پیش ما شبیه توپی هستند که به هر طرف می خواهیم می گردانیم
۳) دسته ای هم هستند که از دست انها رنج می بریم ؛ زیرا فریب می خورند ؛ ولی سپس از کرده خود پشیمان می شوند و استغفار می کنند و تمام زحمات ما را به هدر می دهند دفعه دیگر که نزدیکه که موفق شویم ،؛ اما آنها دوباره به یاد خدا می افتند و از چنگال ما فرار می کنند . ما از چنین افرادی پیوسته رنج می بریم .

شب هنگام محمد باقر - طلبه جوان- در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد.


شب هنگام محمد باقر - طلبه جوان- در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد. در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ نگوید. دختر پرسید: شام چه داری ؟؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر که شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان حرمسرا  خارج شده بود در گوشه‌ای از اتاق خوابید


صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران،شاهزاده خانم را همراه طلبه جوان نزد شاه بردند. شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی و ....

محمد باقر گفت : شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد. شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟ محمد باقر 10 انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و ... علت را پرسید. طلبه گفت : چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود. هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می‌گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا ، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمانم را بسوزاند.
شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. از مهمترین شاگردان وی می توان به ملا صدرا اشاره نمود.

ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺍﻗﺒﻪ ﻭ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ، چه به دست ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ؟

ﺍﺯ شخصی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺍﻗﺒﻪ ﻭ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ، چه به دست ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻫﻴــﭻ ...! ﺍما ، ﺑﻌﻀﯽ چیزﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ؛ ﺧﺸﻢ ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻭ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ، ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻭ ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﯼ ﻭ ﻣﺮﮒ ...
 ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺑـه دﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎلماﻥ ﺧﻮﺏ می شوﺩ ؛ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍدن ها ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺳﻮﺩﻩ و راحت مان می کند ...

پس از عمری فقر، به ثروت وشهرت رسیدم.


چارلى چاپلين :

پس از عمری فقر، به ثروت وشهرت رسیدم.
و آموختم كه،
با پول میتوان ساعت خريد، ولى زمان نه.
ميتوان مقام خريد،
 ولى احترام نه.
ميتوان كتاب خريد،
ولى دانش نه.
ميتوان دارو خريد،
ولى سلامتى نه.
میتوان رختخواب خرید،
 ولی خواب راحت نه ...
ارزش آدمها به دارایی نیست،
به معرفت آنهاست.

زیباست، بخونید لطفا...

ناصر خسرو تا چهل سالگی شرب مدام می کرد
 در چهل سالگی بود که خواب حج میبینه و مرد دین میشه و به سفر حج میره پنج بار به سفر حج میره پس از 5 سفر، دیگه به حج نرفت

اهل شهر به ناصر خسرو گفتن چرا دیگه به حج نمیری ؟ گفت؛ در سفر آخرم در راه رفتن به حج در میانه راه یکی از هم قطاران غذایی نداشت رویش نمیشد تا از کسی غذایی طلب کند، دیدم به یکباره از شدت ضعف در حال موت است؛

خرمایی داشتم به او دادم و حالش بهبودی یافت
در آن لحظه به ناگاه گمان کردم که کعبه را طواف مینمایم🌺

و در  همان هنگام این شعر را سرود :

 همه روز روزه بودن، همه شب نماز کردن
همه سال حج نمودن، سفر حجاز کردن

ز مدینه تا به کعبه، سر و پابرهنه رفتن
ز ملاهی و مناهی، همه احتراز کردن

شب جمعه ها نخفتن، به خدای راز گفتن
به خدا که هیچکس را ثمر آنقدر ندارد

که به روی نا امیدی در بسته باز کردن
که به روی نا امیدی در بسته باز کردن


بدتر از شرابخوار کیست⁉️

🍷بدتر از شرابخوار کیست⁉️
 

 حذيفة بن منصور نقل مى كند كه گفت: در خدمت امام صادق عليه السلام بودم كه شخصى بر آن حضرت وارد شد و عرض كرد: فدايت شوم، برادرى دارم كه شما را دوست دارد و نسبت به بزرگداشت و رعايت احترام شما هيچگونه كوتاهى نمى كند، عيبى كه دارد اينستكه شراب خوار است.
امام صادق عليه السلام فرمود: همانا اين عيب بزرگى است كه دوستدار ما به شرابخوارى مبتلا باشد، ولى آيا مى خواهى كسى را كه بدتر از او است به تو معرّفى كنم؟

كسى كه با ما آشكارا دشمنى مى كند بدتر از او است، و همانا در ميان مؤمنين آنكه مرتبه اش پائين تر از همه و پست تر است - با آنكه در ميان آنها پست و فرومايه نيست - مى تواند دويست نفر را شفاعت كند، ولى اگر اهل آسمانها و زمين هاى هفتگانه و نيز درياهاى هفتگانه درباره يك نفر ناصبى شفاعت كنند هرگز شفاعت آنها پذيرفته نمى گردد. آنكه گفتى از دنيا نمى رود تا توبه كند يا خداوند او را به يك نوع بيمارى و ناراحتى جسمى مبتلا كند تا به اين وسيله گناهان او از بين برود و وقتى خدا را ملاقات مى كند گناهى براى او نمانده باشد. همانا شيعيان ما بر راهى استوار و پابرجا هستند و آنها در مسير سعادتند.
 
سپس فرمود: پدرم بارها فرمود

دوست بدار كسى كه خاندان پيغمبر را دوست دارد گرچه گنه كار و فرومايه باشد، و دشمن بدار كسى كه با خاندان پيغمبر عليهم السلام دشمنى مى كند گرچه زياد اهل نماز و روزه باشد.

📕 بشارة المصطفى، صفحه ۳۸
📘 بحار الأنوار، جلد ۶۸ ص۱۲۶، ح۵۴

سه چیز

 حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:

🔹 ثلَاثٌ مَنْ لَقِيَ اللَّهَ بِهِنَّ دَخَلَ الْجَنَّةَ مِنْ أَيِّ بَابٍ شَاءَ مَنْ حَسُنَ خُلُقُهُ وَ خَشِيَ اللَّهَ فِي الْمَغِيبِ وَ الْمَحْضَرِ وَ تَرَكَ الْمِرَاءَ وَ إِنْ كَانَ مُحِقّاً.

🔸 سه چیز است که هر کس با آن‌ها خدای عزوجل رد، ا دیدار کناز هر دری که بخواهد وارد بهشت می‌شود:
۱) کسی که اخلاقش را نیکو سازد.
۲) کسی در آشکار و پنهان از خدا بترسد.
۲) کسی که بحث و جدل را رها کند اگر چه حق با او باشد.

📚 وسائل الشیعة، تألیف شیخ حر عاملی رحمه الله، جلد ۱۲، صفحه ۲۳۶

: ثابت‌قدم‌ترين شما در صراط، كسى است

🔹 عنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ( صلی الله علیه و آله و سلم) أَثْبَتُكُمْ قَدَماً عَلَى الصِّرَاطِ أَشَدُّكُمْ حُبّاً لِأَهْلِ بَيْتِي‏
〰〰〰〰〰
🔹رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: ثابت‌قدم‌ترين شما در صراط، كسى است كه اهل‌بيت مرا بيشتر دوست ‏دارد.
〰〰〰〰〰
📘فضائل الشیعه ،شیخ صدوق اعلی الله مقامه الشریف، حدیث ۳

هر کس به دروغ به خداوند قسم بخورد کافر شده

 قال الصادق عليه السلام من حلف بالله كاذبا كفر ومن حلف بالله صادقا أثم، إن الله يقول: « ولا تجعلوا الله عرضة لأيمانكم » .

🔸 امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس به دروغ به خداوند قسم بخورد کافر شده و اگر در قسمش صادق باشد، گناه کرده است. همانا خداوند می‌فرماید: «خداوند را در معرض سوگندهایتان قرار ندهید.

📚 الاختصاص، تالیف شیخ مفید، ترجمه امیر خانبلوکی، صفحه ۵۶-۵۷

دو چیزی گرانبها

 ائمه معصومین در کلام امیر المومنین علیه السلام 🌸

✍️ شيخ صدوق رضوان الله علیه روایت کرده است:

🔹 حدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عليهم السلام قَالَ : سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام عَنْ مَعْنَي قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَعِتْرَتِي مَنِ الْعِتْرَةُ؟ فَقَالَ: أَنَا وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ وَالْأَئِمَّةُ التِّسْعَةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ تَاسِعُهُمْ مَهْدِيُّهُمْ وَقَائِمُهُمْ لَا يُفَارِقُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَلَا يُفَارِقُهُمْ حَتَّي يَرِدُوا عَلَي رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله حَوْضَه .

🔸 از امیر المومنین علیه السلام پرسیدند: معنی سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرموده‌اند: «من برای شما دو چیز گرانبها باقی می‌گذارم: کتاب خدا و عترتم» چیست؟ عترت چه کسانی هستند؟ حضرت فرموند: مقصود از عترت، من و حسنین و نه نفر از اولاد حسین هستیم، نفر نهم مهدی و قائم عترت است، اینان از قرآن جدا نخواهند شد تا زمانی که در کنار حوض کوثر خدمت پیغمبر برسند».

📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام، تألیف شیخ صدوق، جلد ۲، صفحه ۶۰، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات بیروت

نگاه درست

 این است نگاه درست👇

🧔مرد را به عقلش نگاه کن، نه به ثروتش
🧕زن را به وفایش، نه به جمالش
💸مال را به برکتش، نه به مقدارش
🏡خانه را به آرامشش، نه به اندازه اش
🚗اتومبیل را به کارایی اش نه به مدلش
🍔غذا را به کیفیتش، نه به کمیتش
🔬دانشمند را به علمش، نه به مدرکش
🚶‍♂شخص را به انسانیتش، نه به ظاهرش
🙍‍♂️جسم را به سلامتی اش، نه به لاغری اش
🔊سخن را به عمق معنایش، نه به گوینده

بدعت پرهیز

🔹💠🔹

سفارش و تأکید امام صادق علیه السلام درباره ی پیروی کردن از اخبار و سنن اهل بیت علیهم السلام و پرهیز از بدعت ها


امام صادق علیه السلام نامه ای برای یاران خویش نگاشتند و آنان را به تعلیم و تعلّمِ آن، و تدبّر و تفکّر در آن، و تجدید عهد با آن و عمل به آن امر نمودند. پس اصحاب، آن نامه را در نمازخانه های خویش قرار داده، هنگامی که از نماز فارغ می شدند در آن نظر می کردند.

فرازی از متن نامه:

ای جماعتی که خداوند حافظِ امورتان است، بر شما باد [فراگرفتنِ] احادیث و اخبارِ رسول خدا – صلی الله علیه و آله – و سنّت او، و احادیث و اخبار ائمه ی هدایتِ بعد از رسول خدا (ص) و سنّت ایشان. که به راستی هر کس آن را برگرفت هدایت یافت و هر کس آن را رها کرد و از آن روی گرداند گمراه شد.

چرا که آنهایند کسانی که خداوند به طاعت و ولایتِ ایشان امر کرده و همانا جدّ ما رسول خدا (ص) فرمود: پایداری و مداومت بر عمل در پیروی از اخبار و سنت ها – اگرچه عملِ اندکی باشد – بیشتر موردِ رضایت خداوند است و در انتهای کار و در پیشگاهِ او سودمند تر است از اجتهاد و کوشش در بدعت ها و پیرویِ امیال.
 
آگاه باشید! بی شک پیرویِ امیال و هواها، و دنباله رویِ بدعت هایی که خالی از هدایتِ الهی اند ضلالت و گمراهی است، و هر ضلالتی بدعت است و هر بدعتی در آتش.

الكافي(ط - الإسلامية)جلد ‏۸، صفحه ۸